تازه الان رسیدم از سرکار نشستم کارای درسیرو انجام میدم
خیلی کم وقت دارم
کاش زهرا ازم ناراحت نبود میگفتم چندتا از کارارو بکنه پول خوبی گیرش میومد
هم یه چیزی یاد میگرفت چندتا استاد سرشناس به کاراش نگا میکردن
راهنمایی میکردن هم یه پولی میگرفت
اما الان چش دیدن منو نداره
حتی میشد کاراش تایید شن تو شهر خودش ساخته شن
حیف فرصت خوبی بود اماحتی نشد حرف دلمو بگم که تا الان نگفته بودم بش
خدایا یه کاری کن ازم ناراحت نباشه خودت که میبینی فقط به خاطر اون همه کارارو انجام میدادم
زهرا ببخش
کارم تقدیمت

نظرات شما عزیزان:
|